Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-28@18:03:32 GMT

نجوای عاشقانه «مامان‌ایران» با قهرمان ایران

تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۸۵۷۸۱

نجوای عاشقانه «مامان‌ایران» با قهرمان ایران

خبرگزاری فارس قم _ سعیده کرامتی: مادر شهید یعنی انسانی بزرگ و والا‌مقام، کسی که از بزرگ‌ترین دارایی که در زندگی داشت یعنی فرزندش گذشت تا راه خدا، رسم خدا، ارزش‌ها و آرمان‌های خدا گونه حفظ گردد و دشمن نتواند آن‌ها را زیر سوال ببرد.

مادران شهدا دِین بزرگی بر گردن تمام مردم دارند، اگر از من بپرسند لقب بزرگ‌ترین قلب به چه کسی می‌رسد بدون تردید نام مادران شهدا را می‌آورم؛ به مناسبت سالروز ارتحال بانوی بزرگ اسلام، حضرت ام‌البنین(س) که به‌روز تکریم مادران و همسران شهدا نام‌گذاری شده، به سراغ مادر شهید حسن حاج‌غفاری رفتیم و پای صحبت‌های او نشستیم که این گفت‌وگو تقدیم حضورتان می‌گردد:

* سلام، ضمن تشکر از وقتی‌که در اختیار ما گذاشتید لطفاً خودتان را معرفی کنید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سلام، زهرا حاج غفاری هستم که بچه‌ها مرا «مامان‌ایران» صدا می‌زنند؛ چهار پسر و دو دختر داشتم که از بین پسرانم، حسن شهید و حسین در کردستان طی حمله شیمیایی جانباز شد و دو سال پیش از دنیا رفت.

مزار شهید حسن حاج غفاری در گلزار شهدای قم

* پسرتان حسن آقا در چه سالی شهید شد؟

حسن آقا ۵ اسفندماه سال ۶۲ در عملیات خیبر در جزیره مجنون مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و به درجه شهادت رسید، پیکرش بعد از ۱۱ سال گمنامی به آغوشم بازگشت و در ۵ اسفند سال ۷۳ درست در روزی که شهید شده بود، به خاک سپرده شد.

* از شخصیت و ویژگی‌های اخلاقی پسرتان برایمان بگویید.

زمانی که انقلاب شد حسن ۱۵ ساله و محصل بود و در رشته ورزشی کنگ‌فو کار می‌کرد، خیلی به ورزش علاقه داشت و ویژگی بارز حسن روحیه انقلابی او بود که در ایام انقلاب، با بچه‌های مسجد به خیابان‌ها می‌رفتند و علیه نظام شاهنشاهی شعار ‌می‌دادند، همه بچه‌ها را جمع می‌کرد و از امام و انقلاب برایشان صحبت می‌کرد و به‌نوعی منزل ما پایگاه بچه‌های انقلابی محل شده بود.

حسن به نماز اول وقت و احترام به پدر و مادر بسیار اهمیت می‌داد و این ویژگی در تمام زندگی او مشهود بود.

مادر شهید حسن حاج غفاری​

* چه شد که مسیر زندگی‌اش به سمت جبهه و جهاد پیش رفت؟

ریشه‌اش داشتن روحیه انقلابی بود که از نوجوانی داشت و زمانی که جنگ شد، حسن دیگر روی پاهایش بند نبود و آرام و قرار نداشت‌ و همه فکرش جبهه و جنگ شده بود.

اوایل من و پدرش مخالف رفتن او به جبهه بودیم، چون سنش کم بود پدرش می‌گفت باید درسش را بخواند، بارها سر این موضوع صحبت می‌کرد و وقتی با مخالفت ما مواجه می‌شد خیلی ناراحت می‌شد و منزل را ترک می‌کرد، تا اینکه بالاخره با جعل امضا کار‌هایش را برای اعزام فراهم کرد و به جبهه رفت.

* اولین بار چندسالگی به جبهه اعزام شد؟

حسن اولین باز در مردادماه سال 1360 درحالی‌که ۱۶ سال بیشتر نداشت، به جبهه رفت و در عملیات محرم با رمز عملیات «یا زینب» شرکت کرد که در این عملیات از ناحیه دست‌وپا به‌شدت مجروح شد و به بیمارستان اهواز منتقل شد.

* چطور از مجروحیت پسرتان باخبر شدید؟

همسرم تعمیرکار ماشین‌های سنگین بود و در قسمت پشتیبانی جبهه مشغول بود؛ ابتدا او متوجه شد و به همراه یکی از دوستانش به دزفول رفت و بعد از چند روز حسن را به قم منتقل کرد، حسن به منزل آمد و بعد از مدت کوتاهی که حالش بهتر شد مجدد به جبهه برگشت.

مادر شهید حسن حاج غفاری​

* درباره اخلاق پسرتان و احترام خاصی که برای پدرومادر قائل بود گفتید، در اینباره بیشتر توضیح دهید؟

حسن جانم جایگاه و ارزش خاصی برای من و پدرش قائل بود تا جایی که وقتی بعد از مجروحیتش، پدرش برای عیادت و آوردنش به قم به دزفول رفت، حسن خیلی احساس ناراحتی می‌کرد، البته نه به خاطر زخم‌هایی که برداشته بود، می‌گفت مرا شرمنده کردید، باید خودم به دست‌بوسی شما می‌آمدم.

* گفتید حسن آقا ۱۱ سال گمنام بود، از این ۱۱ سال فراق برایمان بگویید.

من حسن را به خدا هدیه کرده بودم و از حضرت زینب(س) صبر ‌می‌خواستم، سعی کردم بی‌تابی نکنم تا جایی که اطرافیان به من می‌گفتند مادری از جنس صبر و عشق هستم، بااین‌حال خیلی برایم سخت بود.

هر زمان دلتنگش می‌شدم با لباس‌ها و لوازمش حرف می‌زدم، وقتی شب‌ها بچه‌ها می‌خوابیدند با عکسش درد و دل می‌کردم، گاهی کنارم حسش می‌کردم و ساعت‌ها در تنهایی شب در فراغش اشک می‌ریختم، هرگاه خیلی دلتنگ می‌شدم به گلزار شهدا می‌رفتم و در کنار مزار شهدای گمنام حسن را جست‌و‌جو می‌کردم، هرگاه شهید گمنامی می‌آوردند آن‌ها را پیش خدا واسطه قرار می‌دادم تا عزیز سفر کرده‌ام برگردد.

* برایمان از آرزوهایی که با حسن آقا به گمنامی رفت بگویید.

بزرگ‌ترین آرزوی هر پدر و مادری دیدن عروسی فرزندش است، وقتی اولین پسرم را داماد کردم جای خالی حسن جگرم را سوزاند؛ از زمانی که کارت عروسی آوردند، لباس عروس و داماد آوردند، داماد رخت دامادی بر تن ‌کرد و... همه این‌ها برایم حسرت جای خالی حسن بود.

هرکدام از نوه‌هایم که به دنیا‌ می‌آمدند، چرتکه دست می‌گرفتم که اگر الآن حسن زنده بود فرزندش چندساله بود؟ بعد از حسن همه اتفاق‌های خوب، غم نبودن حسن را به رخم می‌کشیدند.

* از روزی برایمان بگویید که خبر شهادت پسرتان را به شما دادند.

پدر حسن در دزفول مشغول به کار بود و تا یک ماه بعد از شهادت حسن هم به ما نگفته بودند که پسرتان شهید شده؛ پدرش هر دفعه که از دزفول می‌آمد، خبر سلامتی حسن را برایم می‌آورد؛ آن روز را هیچ‌گاه از یاد نمی‌برم، وقتی پدرش به خانه برگشت، من کنار ورودی آشپزخانه نشسته بودم و دل‌شوره عجیبی داشتم، وقتی به‌جای خبر سلامتی، خبر شهادت حسن را داد براثر فشار عصبی که برمن وارد شد، بی‌اختیار صورت و دست‌های همسرم را چنگ زدم...، خیلی لحظه تلخ و سختی بود.

پدرش تا یک‌ ماه بعد از شهادت حسن هم آنجا بود، ولی هرچه گشت، نشانی از حسن پیدا نکرد و حسن ۱۱ سال در گمنامی چشمانمان را به انتظار گذاشت.

مادر شهید حسن حاج غفاری​

* وقتی حسن آقا بعد از ۱۱ سال پیش شما برگشت چه حسی داشتید؟

بعد از ۱۱ سال وقتی پرچم روی تابوت را کنار زدم به آغوشم سپردمش و به‌اندازه تمام این ۱۱ سال دوری بوسیدمش و عطر خوشش را به ریه‌هایم هدیه کردم؛ برایش لالایی‌ای که خیلی دوست داشت خواندم و بعدش هم از او یک‌چیز خواستم آن‌هم شفاعتم در روز قیامت بود.

من حسن را به خدا و حضرت زینب(س) هدیه کردم.

* مهم‌ترین وصیتی که پسر شهیدتان داشت، چه بود؟

خواهرش ندا را به حفظ حجاب، نماز اول وقت و احترام به پدر و مادر سفارش کرده بود، از همه دوستان، فامیل و آشنایان خواسته بود هیچ‌گاه امام را تنها نگذارند و از راه انقلاب دور نشوند و همه پسران و دختران سرزمینش را -که همچون خواهران و برادرانش می‌دانست- به حفظ حیا، غیرت، عفت و پاکدامنی سفارش کرده بود.

* با تشکر از وقتی‌که در اختیار ما گذاشتید اگر حرفی دارید به‌عنوان سخن پایانی بفرمایید.

فقط دعا برای سلامتی و ظهور امام زمان(عج).

پایان پیام/ ۷۸۰۴۶

منبع: فارس

کلیدواژه: شهید گمنام جزیره مجنون حسن آقا ۱۱ سال بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۸۵۷۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آهنگ عاشقانه منوچهر هادی برای دخترش سوفیا (فیلم)



منبع:همشهری

ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران ???????????? کانال 1 aparat.com/asrirantv کانال 2 aparat.com/asriran کانال 3 youtube.com/@asriran_official/videos کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: استوری احساسی منوچهر هادی بعد از جدایی از یکتا ناصر (فیلم) منوچهر هادی از همنشین جدیدش رونمایی کرد (فیلم) همدم تازه منوچهر هادی پس از یکتا ناصر (فیلم)

دیگر خبرها

  • درگذشت مادر شهیدان محمدرضایی در شهر زاینده رود
  • کار بزرگ شهید شفیع زاده در توپخانه سپاه
  • آهنگ عاشقانه منوچهر هادی برای دخترش سوفیا (فیلم)
  • ویدئوی آهنگ عاشقانه منوچهر هادی برای دخترش سوفیا
  • عاشقانه‌های مولانا در تالار وحدت پراقبال شد/وقتی موسیقی سنتی رنگ و بوی تازه می‌گیرد+فیلم
  • مامان بگو برای دین و کشور رفتم؛ دست راست اسلحه و دست دیگرم کتاب
  • پیام تسلیت مخبر درپی درگذشت مادر شهید دستوری رزاز
  • امام جمعه تهران: مذاکره موشکی نکردیم، نمی‌کنیم و نخواهیم کرد /وقتی می‌گوییم می‌زنیم محکم می‌زنیم /در مساله عفاف و حجاب دوقطبی شکل ندهید
  • غیرتی که در خون غلتید
  • تشییع و خاکسپاری پیکر مادر شهید حسن محمدی در جعفریه